اقامتگاه عشایر کوچ نشین

ارسال شده توسط ادمین در 25 آبان 1393 ساعت 23:10:55

اقامتگاه عشایر کوچ نشین

پیشگفتار

در حقوق عمومی و حقوق خصوصی، تعریف اقامتگاه، اهمیت بسیاری دارد. اقامتگاه عنصر بسیار مهمی در تعیین قلمروی وضعیت اشخاص است. مسائل مربوط به قواعد و احکام حقوق عمومی و حقوق خصوصی مانند: مسائل حقوق ارث، صلاحیت دادگاه، وضعیت قیمومیت، ولایت و آگهی‌های قانونی و ...، در رابطه با اشخاص وقتی به اجرا در می‌آید که جایگاه شخص معلوم باشد.

نخستین‌بار اقامتگاه‌ در «قانون‌ موقتى‌ اصول‌ محاکمات‌ حقوقى‌» مصوب‌ 1290شمسی که‌ بعداً منسوخ‌ گردید، به‌ عنوان‌ معیاری‌ در تعیین‌ صلاحیت های‌ محلى‌ دادگاهها شناخته‌ شد. پس‌ از آن‌ در مادة 1 از «قانون‌ راجع‌ به‌ ثبت‌ شرکتها» مصوب‌ 2 خرداد 1315 تصریح‌ شد: «برای‌ آنکه‌ شرکتى‌ تبعة ایران‌ تلقى‌ شود، باید مرکز اصلى‌ آن‌ در ایران‌ باشد.» در قانون‌ تجارت‌ مصوب‌ 1311شمسی‌ در مادة 590 به‌ تعریف‌ اقامتگاه‌ اشخاص‌ حقوقى‌، و در مادة 591 به‌ تعیین‌ اقامتگاه‌ به‌ عنوان‌ ملاک‌ تعیین‌ تابعیت‌ آنها تصریح‌ شد. نقطة عطف‌ تحول‌ این‌ مفهوم‌ در حقوق‌ ایران‌ تصویب‌ کتاب‌ چهارم‌ از جلد دوم‌ قانون‌ مدنى‌ به‌ تاریخ‌ 27 بهمن‌ 1313 است‌ که‌ در آن‌ قانونگذار 9 ماده‌ را به‌ این‌ موضوع‌ اختصاص‌ داد. مادة 1002 به‌ تعریف‌ اقامتگاه‌ اشخاص‌ حقیقى‌ و حقوقى‌، و مادة 1003 به‌ بیان‌ اصل‌ وحدت‌ اقامتگاه‌، و مادة 1004 به‌ مسألة تغییر اقامتگاه‌ و اقامتگاه‌ اختیاری‌ اختصاص‌ دارد. قانونگذار در مواد 1005 تا 1010 به‌ بیان‌ انواع‌ دیگر اقامتگاه‌، یعنى‌ اجباری‌ و قراردادی‌ پرداخته‌ است‌.

قانونگذار در تصویب‌ مادة 1003 از قانون‌ مدنى‌ سوئیس‌، در تصویب‌ مادة 1008 از قانون‌ مدنى‌ آلمان‌، در تصویب‌ بقیة مواد قانون‌ مدنى‌ از قانون‌ مدنى‌ فرانسه‌ استفاده‌ کرده‌ است‌. چند سال‌ پس‌ از قانون‌ مدنى‌، در قانون‌ آیین‌ دادرسى‌ مدنى‌ مصوب‌ 1318شمسی‌ و قانون‌ امور حسبى‌ مصوب‌ 1319شمسی‌ به‌ بیان‌ نقش‌ و آثار اقامتگاه‌ در حقوق‌ داخلى‌ پرداخته‌ شد که‌ مهم‌ترین‌ آنها نقش ‌اقامتگاه‌ در تعیین‌ صلاحیت‌ دادگاهها، ابلاغ‌ اوراق‌ قضایى‌ و مواعد قانونى‌ در آیین‌ دادرسى‌ است‌.

الف: واژة اقامتگاه در قانون

اقامتگاه مکان معینی است که فعالیت ها و امور شخص در آنجا متمرکز باشد. اقامتگاه شخص بیشتر از لحاظ قضایی اهمیّت دارد.
سکونت یا حضور واقعی شخص در اقامتگاه ضروری نیست، بلکه فرض این است که وی در اقامتگاه خود است، اگرچه واقعاً چنان نباشد. بنابراین هرگونه اخطار راجع به امور حقوقی شخص به اقامتگاه او ابلاغ می شود و در این صورت چنین تلقی خواهد شد که وی آن اخطار را دریافت کرده و از مضمونش اطلاع یافته است. خلاصه اقامتگاه نیز مانند نام، برای مشخص ساختن و شناساندن شخص کمک می کند.

گفتیم که اقامتگاه بیشتر، از لحاظ قضایی اهمیت دارد. موارد زیر آثار قضایی اقامتگاه را مشخص می کند:

الف: دعاوی راجع به اموال منقول در دادگاهی اقامه می شود که اقامتگاه خوانده در حوزه آن دادگاه باشد؛

ب: دعاوی راجع به ترکه متوفی، مادام که ترکه تقسیم نشده باشد، در دادگاه محلی اقامه می شود که اقامتگاه متوفی در آن محل بوده است؛

ج: دعوی توقف بازرگان در دادگاهی که اقامتگاه بازرگان متوقف در حوزه آن واقع است، اقامه می شود؛

د: اوراق و اخطارهای دادگاه به اقامتگاه هریک از طرفین دعوی ابلاغ می شود؛

ب: اقامتگاه در قانون مدنی ایران

ماده ۱۰۰۲ قانون مدنی ایران مقرر می دارد:

اقامتگاه هر شخص عبارت از محلی است که شخص در آنجا سکونت داشته و مرکز امور او نیز در آنجا باشد و اگر محل سکونت شخص غیر از مرکز مهم امور او باشد مرکز امور او اقامتگاه محسوب است.

«اقامتگاه اشخاص حقوقی مرکز عملیات آنها خواهد بود.»

وقتی این ماده را دقیقاً مطالعه می کنیم به دو نکته مهم بر می خوریم:

اول آنکه اقامتگاه شخص ممکن است از مسکن او جدا باشد. بین اقامت و سکونت و بین اقامتگاه و مسکن باید فرق گذاشت. مسکن جایی است که شخص فعلاً در آن سکونت دارد. مسکن ممکن است متغیر و موقت باشد لیکن اقامتگاه جنبه ثبات و استقرار دارد. سکونت آثار حقوقی اقامتگاه را فاقد است، مگرآنکه قانون به آن تصریح کند؛ چنانچه کسی در محلی نزد زن و فرزند خود زندگانی نماید و در محل دیگر امور مهم زندگانی خود را اداره نماید مانند تاجری که شبها برای خوابیدن به منزل خود در شمیران می رود و روزها در تجارتخانة خود در تهران یه امور تجاری اشتغال دارد، تجارتخانه محل اقامت او محسوب می گردد.

ماده 1003 قانون مدنی ایران مقرر می دارد: «هیچ کس نمی تواند بیش از یک اقامتگاه داشته باشد.»

این امر از کلمة (مرکز امور مهم) نیز استنباط می گردد، زیرا انسان بیش از یک مرکز مهم برای امور خود نمی تواند داشته باشد.

مبحث اول: اقسام اقامتگاه

از جمله اقامتگاههایی که قانون ایران مقرر داشته است، موارد زیر هستند:

1. اقامتگاه‌ اختیاری‌ یا حقیقى‌: این‌ اقامتگاه‌ محلى‌ است‌ که‌ فرد در آن‌ سکنى‌ دارد و مرکز مهم‌ امور اوست‌. درصورتى‌ که‌ محل‌ سکنای‌ شخص‌ غیر از مرکز مهم‌ امور او باشد، این‌ مرکز، اقامتگاه‌ اختیاری‌ یا حقیقى‌ وی‌ به‌ شمار مى‌آید.

طبق‌ اصل‌ 33 قانون‌ اساسى : «هیچ‌کس‌ را نمى‌توان‌ از محل‌ اقامت‌ خود تبعید کرد، یا از اقامت‌ در محل‌ مورد علاقه‌اش‌ ممنوع‌، یا به‌ اقامت‌ در محلى‌ مجبور ساخت‌، مگر در مواردی‌ که‌ قانون‌ مقرر مى‌دارد.»

2. اقامتگاه‌ اجباری‌: این‌ اقامتگاه‌ به ‌محلى‌ گفته‌ مى‌شود که‌ بر حسب‌ قانون‌ برای‌ برخى‌ از اشخاص‌ با توجه‌ به‌ شغل‌ و مقام‌ ایشان‌، یا به‌ لحاظ ارتباط آنان‌ با اشخاص‌ دیگر تعیین‌ مى‌شود، یعنى‌ قانون‌ به‌ طور تبعى‌ اقامتگاه‌ برخى‌ از اشخاص‌ مانند پدر را برای‌ برخى‌ دیگر مثلاً فرزند صغیر وی‌ معین‌ مى‌داند و مفروض‌ مى‌دارد که‌ مرکز مهم‌ امور شخص‌ در آنجاست‌. به‌ این‌ نوع‌ اقامتگاه‌، اقامتگاه‌ «قانونى‌» یا «تبعى‌» نیز گفته‌ مى‌شود.

برخى‌ از اشخاص‌ دارای‌ اقامتگاه‌ اجباری‌ هستند:

الف- زن‌ شوهردار: براساس‌ مادة 1005 قانون‌ مدنى‌ «اقامتگاه‌ زن‌ شوهردار همان‌ اقامتگاه‌ شوهر است‌...» با این‌ حال‌، ذیل‌ همین‌ ماده‌ برخى‌ موارد استثناء را یاد کرده‌ است‌؛

ب‌- محجورین: اقامتگاه‌ اشخاص‌ محجور، یعنى‌ صغیر، مجنون‌ و سفیه‌ که‌ از تصرف‌ در اموال‌ و ادارة امور حقوقى‌ خویش‌ ممنوعند،

بق‌ مادة 1006 قانون‌ مدنى‌ همان‌ اقامتگاه‌ ولى‌ یا قیم‌ ایشان‌ است‌؛

ج‌- مأموران‌ دولت‌: طبق‌ مادة 1007 قانون‌ مدنى‌ «اقامتگاه‌ مأمورین‌ دولتى‌ محلى‌ است‌ که‌ در آنجا مأموریت‌ ثابت‌ دارند.»

د- افراد نظامى‌: طبق‌ مادة 1008 قانون‌ مدنى‌ «اقامتگاه‌ افراد نظامى‌ که‌ در ساخلو (پادگان‌) هستند، محل‌ ساخلوی‌ آنهاست‌»

هـ- خدمه‌: افرادی‌ چون‌ سرایداران‌ آپارتمانها و منازل‌ که‌ معمولاً نزد دیگری‌ کار یا خدمت‌ مى‌کنند، طبق‌ مادة 1009 قانون‌ مدنى‌ اقامتگاهشان‌ همان‌ اقامتگاه‌ کارفرماست‌.

3. اقامتگاه‌ انتخابى‌ یا قراردادی‌: طبق‌ مادة 1010 قانون‌ مدنى،‌ این‌ نوع‌ اقامتگاه‌ محلى‌ است‌ که‌ طرفین‌ معامله‌ برای‌ اجرای‌ تعهدات‌، یا دعاوی‌ ناشى‌ از قرارداد یا ابلاغ‌ اوراق‌ دادرسى‌ مربوط به‌ آن‌ انتخاب‌ مى‌کنند. این‌ محل‌ معمولاً مرکز مهم‌ امور فرد نیست‌، ولى‌ طرفین‌ برای‌ سهولت‌ در طرح‌ دعوی‌ و اجرای‌ تعهدات‌ ناشى‌ از قراردادی‌ معین‌، آن‌ را با توافق‌ به‌ عنوان‌ اقامتگاه‌ در نظر مى‌گیرند.

4. اقامتگاه‌ شخص‌حقوقى‌

مادة590 قانون‌ تجارت‌ تصریح‌ مى‌کند: «اقامتگاه‌ شخص‌ حقوقى‌ محلى‌ است‌ که‌ ادارة شخص‌ حقوقى‌ در آنجاست‌» و ذیل‌ مادة 1002 قانون‌ مدنى‌ که‌ پس‌ از آن‌ به‌ تصویب‌ رسیده‌ است‌، مى‌گوید: «اقامتگاه‌ اشخاص‌ حقوقى‌ مرکز عملیات‌ آنها خواهد بود.»
برخى‌ از حقوق‌دانان‌ بر این‌ باورند که‌ مقصود قانون‌ مدنى‌ از «مرکز عملیات‌» همان‌ مرکز امور و ادارة شخص‌ حقوقى‌ است‌ و میان‌ این‌ دو ماده‌ تعارضى‌ وجود ندارد.

برخى‌ دیگر از حقوقدانان‌ معتقدند که‌ مقصود قانونگذار از «مرکز عملیات‌» و «مرکز اداره‌» دو چیز است‌، زیرا مرکز عملیات‌ محلى‌ است‌ که‌ اعمال‌ مادی‌ شخص‌ حقوقى‌ چون‌ صنعت‌، تجارت‌، زراعت‌ یا امور خیریه‌ در آن‌ صورت‌ مى‌گیرد، در حالى‌ که‌ مرکز اداره‌ مکانى‌ است‌ که‌ رؤسا و مدیران‌ در آن‌ حضور دارند و تصمیمات‌ و اعمال‌ کلى‌ و اساسى‌ مربوط به‌ شخص‌ حقوقى‌ در آنجا صورت‌ مى‌گیرد.

از این‌رو، اینان‌ معتقدند این‌ دو ماده‌ با یکدیگر متعارضند و برای‌ حل‌ این‌ تعارض‌ نظریات‌ مختلفى‌ مطرح‌ کرده‌اند:

برخى‌ معتقدند مادة 1002 قانون‌ مدنى‌ که‌ تصویب‌ آن‌ متأخرتر از قانون‌ تجارت‌ است‌، ناسخ‌ مادة 590 آن‌ بوده‌، و اقامتگاه‌ اشخاص‌ حقوقى‌ همان‌ محلى‌ است‌ که‌ عملیات‌ مربوط به‌ آن‌ شخص‌ در آنجا صورت‌ مى‌گیرد، نه‌ محل‌ ادارة شخص‌ حقوقى‌.

اقامتگاه قانونی کجاست؟

به طور کلی هرکس در انتخاب اقامتگاه خود آزاد است. با وجود این آزادی که اصل تلقی می شود، قانونگذار خود، درباره برخی اشخاص تصمیم گرفته و اقامتگاه آنان را پیشاپیش معلوم کرده است. این گونه اقامتگاه را که به حکم قانون تعیین شده اقامتگاه اجباری یا قانونی نامند.

مبحث دوم: تغییر اقامتگاه

فرض کنیم کسی برای گردش به کنار دریا می رود و در بندر انزلی مسکن می گزیند. وقتی بندرانزلی (محل سکونت) تبدیل به اقامتگاه می شود که رابطة محکم تر و پابرجاتری بین شخص و محل مزبور ایجاد شود و این رابطه وقتی به وجود می آید که وی تصمیم بگیرد در بندرانزلی زندگی کند و در اجرای این تصمیم رحل اقامت در آنجا بیفکند و امور خود را در آنجا متمرکز سازد.

ماده ۱۰۰۴ قانون مدنی در تغییر اقامتگاه نیز همین ضابطه را معتبر شمرده، مقرر می دارد:

«تغییر اقامتگاه به وسیله سکونت حقیقی در محل دیگر به عمل می آید مشروط براینکه مرکز مهم امور او نیز به همان محل انتقال یافته باشد.»

امروزه در حقوق عمومی، بویژه در قوانین مربوط به خدمات و رفاه اجتماعی، تمایل خاصی نمودار است که مسکن را جایگزین اقامتگاه سازند، چه نظریه اقامتگاه از لحاظ قضایی پیچیدگی هایی پیداکرده است که استفاده از آن را عملاً دشوار می سازد.

نکتة دوم آنکه قانون ایران نیز از قانون فرانسه تبعیت کرده و اقامتگاه را عبارت از مرکز مهم امورشخص دانسته بدین ترتیب، هرگاه کسی در تهران یا کرج سکونت داشته باشد اما امور مهم یعنی فعالیتها و معاملات او در محل دیگری مثلاً قزوین باشد، اقامتگاه او قزوین خواهد بود نه تهران یا کرج.

مبحث سوم: اقامتگاه در دانشنامه تخصصی حقوقی

اقامتگاه‌، اصطلاح‌ حقوقى‌ به‌ معنى‌ محل‌ سکنای‌ شخص‌ و مرکز مهم‌ امور او. اقامتگاه‌ همچون‌ «اسم‌» از مشخصات‌ هر شخص‌ حقیقى‌ یا حقوقى‌ است‌. اقامتگاه‌ در حقوق‌ داخلى‌ و حقوق‌ بین‌الملل‌ خصوصى‌ دارای‌ اهمیت‌ و آثار گوناگونى‌ است‌. اقامتگاه‌ در فقه‌ اسلامى‌ عنوان‌ خاصى‌ ندارد و مواد 1002 تا 1010 قانون‌ مدنى‌ ایران‌ با استفاده‌ از حقوق‌ جدید اروپا، به‌ ویژه‌ از قانون‌ مدنى‌ فرانسه‌ اقتباس‌ شده‌ است‌.
اقامتگاه‌ در لغت‌ به‌ معنى‌ محل‌ سکنا به‌ کار رفته‌، و در اصطلاح‌ حقوقى‌ «اقامتگاه‌ هر شخصى‌ عبارت‌ از محلى‌ است‌ که‌ شخص‌ در آنجا سکونت‌ داشته‌ و مرکز مهم‌ امور او نیز در آنجا باشد...»

در اصطلاح‌ حقوقى‌ «مسکن» مرکز زندگى‌ مادی‌ و سکنای‌ هر شخص‌ است‌، در حالى‌ که‌ «اقامتگاه» ناظر به‌ مرکز زندگى‌ حقوقى‌ فرد است‌. هیچ‌کس‌ نمى‌تواند بیش‌ از یک‌ اقامتگاه‌ داشته‌ باشد (قانون‌ مدنى‌، مادة 1003)، در حالى‌ که‌ مى‌تواند دارای‌ چند مسکن‌ باشد.

مبحث چهارم: مبنای تعیین‌ اقامتگاه

مبنا در تعیین‌ اقامتگاه‌ «مرکز مهم‌ امور» است‌ و اگر قانون‌ مدنى‌ به‌ «محل‌ سکونت‌» توجه‌ نموده‌، از این‌روست‌ که‌ غالباً مرکز مهم‌ امور فرد همان‌ محل‌ سکنای‌ وی‌ نیز هست‌. این‌ مبنا در حقوق‌ فرانسه‌ و کشورهای‌ تابع‌ نظام‌ حقوقى‌ رومن‌ و ژرمن‌ نیز پذیرفته‌ شده‌ است‌، چنانکه‌ مادة 102 «قانون‌ مدنى‌ فرانسه‌» از آن‌ به‌ «مرکز اصلى‌» شخص‌ تعبیر کرده‌ است‌. در نظام‌ آنگلوساکسون‌ هر فرد دارای‌ اقامتگاه‌ اصلى‌ یا طبیعى‌ است‌، یعنى‌ محلى‌ که‌ در آن‌ متولد شده‌ است‌ و آن‌ محل‌ قانوناً اقامتگاه‌ او تلقى‌ مى‌شود، تا اقامتگاه‌ جدیدی‌ اختیار کند که‌ در این‌ صورت‌ اقامتگاه‌ جدید اقامتگاه‌ انتخابى‌ او خواهد بود. بنابراین‌، عناصر تحقق‌ اقامتگاه‌ دو چیز است‌:

1. سکنای‌ واقعى‌ در یک‌ محل‌ معین‌ ، 2. قصد ماندن‌ در آن‌ محل‌؛4

در برخى‌ از کشورها مانند آلمان‌، سوئیس‌، اسپانیا و پرتغال‌ اقامتگاه‌ فرد همان‌ محل‌ سکنای‌ اوست‌ و بدین‌ترتیب‌، با تغییر محل‌ سکنی، اقامتگاه‌ قانونى‌ فرد نیز تغییر مى‌کند.

تعریف‌ اقامتگاه‌ در حقوق‌ ایران‌ و فرانسه‌، دارای‌ این‌ مزیت‌ است‌ که‌ «مرکز مهم‌ امور» شخص‌ برخلاف‌ محل‌ سکنی، معمولاً ثابت‌ است‌ و کمتر تغییر مى‌کند؛ در نتیجه‌ روابط حقوقى‌ افراد با ثبات‌تر، و کمتر دچار اختلال‌ مى‌شود؛ دیگر آنکه‌ بیشتر در مرکز مهم‌ امور شخص‌ است‌ که‌ افراد با او تماس‌ مى‌گیرند و به‌ ایجاد و تنظیم‌ رابطة حقوقى‌ با وی‌ اقدام‌ مى‌کنند.

مبحث پنجم: وجه افتراق اقامتگاه و تابعیت

با اینهمه‌، گاهى‌ تعیین‌ مرکز مهم‌ امور دشوار است‌ و دادگاه‌ باید برای‌ تعیین‌ اقامتگاه‌ بررسى‌ و تحقیق‌ نماید. در مقایسه‌ میان‌ جای

این مطلب را به اشتراک بگذارید:


  • درباره ما

    موسسه حقوقی فقیه نصیری در بهار سال هشتاد و هشت به همکاری سه نفر از وکلای پایه یکم دادگستری ، عضو کانون وکلای دادگستری استان مازندران ، به مدیریت عاملی آقای البرز فقیه نصیری، ریاست آقای احسان فقیه نصیری و نائب رئیسی آقای گودرز فقیه نصیری(با بیش از دو دهه فعالیت در این عرصه) تحت ...

  • ارتباط با ما

    نشانی: چالوس، مقابل دادگستری، ساختمان وکلا، طبقه اول، واحد سوم

    تلفن: 01152255455 , 01152254080